رسانههای اجتماعی و مشارکت سیاسی
کارنوشت اول
محمدحسین آشنا
[i]رسانههای اجتماعی با توجه به قابلیتها و گستره نفوذ خود در مسائل مختلفی از جمله فعالیت سیاسی تأثیرگذار هستند. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی نقشی کلیدی برای فعالان سیاسی و اجتماعی دارند. مرکز تحقیقاتی پیو (Pew) که نظرسنجیهای گسترده و به روزی در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... را در بین مردم امریکا انجام میدهد، در یکی از نظرسنجیهای اخیر خود که در 20 سپتامبر 2020 منتشر شد، به نقش اینترنت در ایجاد جنبشهای اجتماعی سیاسی پرداخته است. معماری خاص اینترنت با دارابودن ویژگیهایی از جمله موژولار بودن، لایهلایه بودن و یکپارچگی، نوعی فضای ثانوی خاص را برای زندگی و تعاملات میان مردم در سراسر جهان به وجود آورده است.
همانطور که در طول تاریخ بشر پیدایش تکنولوژیهای ارتباطی مختلف، ناگزیر اقتضائات خاصی را با خود به همراه میآورده است، ظهور اینترنت نیز باعث چارچوببندی نوع خاصی از ارتباطات شده است. در دورههای گذشته، افراد در نسبت با رسانههای غالب مانند گفتار، نوشتار و رسانههای صوتی تصویری با توجه به قابلیتهای ارتباطی خود، تحت عنوان گوینده/ شنونده، نویسنده/ خواننده یا مخاطب قلمداد میشدند، اما در عصر اینترنت، افراد به مثابه «کاربر» شناخته میشوند. تفاوت اساسی کاربر با همتایان پیشین خود، در فعال بودن بیش از پیش وی و مشارکت در عرصه تولید پیام ارتباطی است.
ویژگیهای اولیه اینترنت و به طور خاص قابلیت فعالبودن کاربران باعث شده تا آن را به عنوان یک رسانه تسهیلگر دموکراسی بشناسیم. مانوئل کاستلز در کتاب «شبکههای خشم و امید؛ جنبشهای اجتماعی در عصر اینترنت»[ii] به مطالعه جنبشهای اجتماعی شبکهای در قرن بیست و یک میپردازد؛ جنبشهایی که به واسطه ویژگیهای ساختاری اینترنت و به منظور تحقق یا بازپسگیری دموکراسی در جوامع مختلف توسعهیافته یا در حال توسعه رخ دادهاند. کاستلز در بخشی از این کتاب درباره ارتباط میان اینترنت و جنبشهای اجتماعی شبکهای نکات زیر را بیان میکند:
* شبکههای ارتباطی دیجیتال بخشی جداییناپذیر در سازمان و عملکرد جنبش های اجتماعی شبکهای هستند.
* اینترنت شرایط را برای امکان بقا، هماندیشی، هماهنگی و گسترش جنبش بیرهبر فراهم میکند.
* فناوری اینترنت تجسمبخش فرهنگ آزادی است و بستر مورد نیاز برای ترجمه فرهنگ آزادی به اعمال خودمختاری را فراهم میکند.
کاستلز در ادامه و برای تبیین کم و کیف جنبشهای اجتماعی در عصر شبکه، به مرور نمونههایی از اینگونه جنبش در کشورهایی از جمله تونس، ایسلند، مصر، اسپانیا و امریکا می پردازد.
***
در پیمایشی که توسط بروک آکسیر و کالین مککلین در مرکز تحقیقاتی پیو انجام شده است، این موضوع مورد توجه قرار گرفته که امریکاییها درباره تأثیر رسانههای اجتماعی به عنوان ابزاری برای فعالیت و تغییر اجتماعی و سیاسی چگونه فکر میکنند. در این پیمایش با 10 هزار و 211 فرد بزرگسال امریکایی در فاصله بین 13 تا 19 جولای مصاحبه صورت گرفته است. همه افرادی که در این پیمایش شرکت کردند، عضو یک مرکز نظرسنجی به نام ATP هستند که پیمایشهای آنلاین ملی را انجام میدهد. محققان این پیمایش مدعیاند که جامعه آماری شرکتکننده در این پیمایش نماینده جامعه امریکا به لحاظ متغیرهایی از جمله جنس، نژاد، قومیت، گرایشهای جانبدارانه، تحصیلات و دیگر مقولهها است.
در ادامه به مرور برخی از نتایج مهم این پیمایش میپردازیم:
* اکثریت قابل توجهی از دموکراتها و جمهوریخواهان میگویند که بسترهای رسانهای در افزایش آگاهی درباره موضوعات سیاسی و اجتماعی و ایجاد جنبشهای اجتماعی پایدار مؤثر هستند. در این میان دموکراتها با گزارههای مذکور بیشتر موافق هستند.
* دموکراتها بیشتر از جمهوریخواهان موافق این گزارهاند که رسانههای اجتماعی سوژههای مهم را برجسته میکنند؛ اما هر دو طرف موافق این هستند که این سایتها باعث پرتشدن حواس کاربران از موضوعات مهم میشود. آنها اعتقاد دارند رسانههای اجتماعی باعث میشود افراد تصور کنند که دارند نقش مهمی ایفا و تغییر مهمی را ایجاد میکنند. تقریباً از هر هشت امریکایی، ده نفر معتقدند که این نوع از فعالبودن در شبکههای اجتماعی امری کاملاً بیهوده است و کاربران را با تصور این که دارند کار مهمی انجام میدهند مشغول و ارضا میکند.
با این حال در مجموع و در مقایسه بین نگرشهای دموکراتها و جمهوریخواهان، این دموکراتها هستند که بیشتر معتقد به تأثیرات مثبت رسانههای اجتماعی هستند.
* به طور مثال دموکراتها بیشتر با این گزاره موافقند که رسانههای اجتماعی توجه مسئولان را به موضوعات مهم جلب میکنند.
* در مورد قدرت رسانههای اجتماعی در تغییر نگرش افراد، بین دموکراتها و جهموریخواهان اشتراک بیشتری وجود دارد. در واقع هر دو گروه تا حد زیادی معتقدند رسانههای اجتماعی قدرت زیادی در تغییر نگرش سیاسی اجتماعی افراد ندارند.
* با این که جوانان بسیار بیشتر از افراد مسن در رسانههای اجتماعی فعال هستند، تفاوت چندانی در نگرشهای این دو گروه سنی در خصوص تأثیر این پلتفرمها بر مشارکت سیاسی وجود ندارد.
* در خصوص انتخابات ریاست جمهوری، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی نقش مهمی در افزایش آگاهی درباره رأیدهی، انتشار اطلاعات درباره کاندیداهای ریاست جمهوری و مشارکتدادن کاربران در فعالیتهای آنلاین از جمله کمپینسازی ایفا کردهاند. با این حال وقتی درباره تأثیرات گستردهتر رسانههای اجتماعی در تغییر گفتمان سیاسی پرسیده شده است، امریکاییها نظرات مثبت و منفی متفاوتی درباره رسانههای اجتماعی داشتهاند.
***********
مؤسسه پیو با تمرکز بر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و نقشآفرینی آن در مشارکت و فعالشدن کاربران به لحاظ سیاسی و اجتماعی، پیمایش مهمی را به انجام رسانده است. با توجه به مقدماتی که در ابتدای این یادداشت آمد، بر این مهم تأکید شد که با پیدایش و گسترش فضای وب، تمامی فعالیتها و کنشهای بشری در یکی دو دهه اخیر پیکربندی متفاوتی پیدا کرده و همزمان با جهان واقعی، به طور موازی در بستر آنلاین نیز دنبال میشود. کنشگرایی و مشارکت سیاسی نیز از جمله حوزههایی است که در فضای آنلاین به شکل فعالی دنبال میشود. یکی از نکات جالبی که میتوان از پاسخهای به دستآمده دریافت کرد، درک غیرمستقیم پاسخدهندگان از اقتضائات ماهوی رسانههای اجتماعی است. بخش زیادی از پاسخدهندگان به تأثیرات حاصل از رسانههای اجتماعی اشاره کردهاند و به طور نمونه تأثیر منفی ذهنی رسانههای اجتماعی در ایجاد تصور مفیدبودن را برجسته ساختهاند.
بر این اساس پیمایش فوق تمرکز خود را بر موضوعی بسیار کلیدی گذاشته است، اما مهمترین ضعف قابل اشاره آن است که محققان خود را محدود به تعداد اندکی از متغیرها و سؤالات کردهاند. به بیان دیگر پیمایش مذکور با وجود گستردگی بالقوه موضوعی، تبدیل به یک پیمایش خرد و محدود شده که نمیتوان از آن انتظار پاسخهای مهم و کلیدی داشت. در کنار متغیرهایی مثل آگاهی سیاسی و مشارکت، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود داشت که میبایست به آنها اشاره میشد. محدودشدن گروههای پاسخدهنده به دموکرات و جمهوریخواه یکی از نقاظ ضعف این پیمایش است که ذیل همین مقوله قرار میگیرد. مثالهای گوناگون دیگری نیز در همین راستا وجود دارند که حاکی از تزریق اندک خلاقیت و جامعنگری در انجام پیمایش مهمِ فوق هستند.
[i] لینک پیمایش: https://pewrsr.ch/3m3dfPD
[ii] کاستلز، مانوئل (1397). شبکههای خشم و امید؛ جنبشهای اجتماعی در عصر اینترنت، ترجمه مجتبی قلیپور، تهران: نشر مرکز